|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
مولف : محمد میرکیانی
زبان شیرین فارسی پر از مثلهای دلپذیر و خواندنی است. بعضی از مثلهای فارسی قصه دارند. بعضی از مثلها هم «راز» دارند. شاید قصهی بعضی از مثلها را خوانده یا شنیده باشید؛ ولی راز مثلها را کمتر شنیده و خواندهاید، شاید هم تا به حال نشنیدهباشید.در کتاب راز مثلهای ما، شما راز صدها مثل فارسی را میخوانید. این رازها آن قدر شیرین و خواندنی هستند که هرگز آنها را فراموش نخواهیدکرد.راز مثلهای فارسی فقط شیرین و خواندنی نیستند بلکه لبریز از دانستنیها هستند. در کتاب راز مثلها شما را با ناگفتههایی از زندگی، تاریخ و آداب و رسوم مردم ایران بزرگ آشنا میکنیم در پایان خواهید دید که این رازها چگونه تا امروز پنهان ماندهاند. این رازهای شیرین را بخوانید و به دیگران هم بگویید.
از کلهی سحر تا بوق سگ
این مثل را قدیمیها زمانی به کار میبردند که میخواستند بگویند لحظهای آرامش و آسایش نداشتهاند و از صبح خیلی زود تا شب یک نفس کار کردهاند. حالا این مثل از کجا آمده؟ این مثل یادگار روزگار تلخی است که بر مردم این سرزمین گذشته است. یادگار شبهای حکومت نظامی.
در آن روزها پیش از اذان صبح را «کلهی سحر» و «بوق سگ» را زمان بگیر و ببند مردم در وقت حکومت نظامی میگفتند.
حکومت نظامی همانطور که از اسمش پیداست، زمان حکومتِ نظامیهاست. در این ساعتها کسی حق رفت و آمد در کوچهها را نداشت و اگر کسی را در خیابان میدیدند، دستگیر میکردند و به زندان میبردند. دو ساعت بعد از غروب به فاصلهی نیم ساعت سه بار شیپور زده میشد. شیپور اول را که میزدند یا میکشیدند، دکاندار و کاسبها باید جنس و وسایل خودشان را جمع میکردند. بعد از شیپور دوم همه باید به خانههایشان میرفتند. شیپور سوم که زده میشد، هرکس را میدیدند، دستگیر میکردند. بعد از شیپور سوم فقط صدای پارس سگها در کوچهها و محلهها میآمد؛ برای همین میگفتند: بوق سگ؛ وگرنه سگها که نمیتوانند بوق بزنند!
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
تعداد صفحات
304
رده سنی
7 تا 9 سالگی (نوخوان) 9 تا 12 سالگی (نونهال) 12 سالگی به بالا (نونگاه و نوجوان)
ابعاد
24.3 × 17.5 × 1.7 سانتیمتر
سال نشر
1398
تصویرگر
محمدحسین صلواتیان